هنوز عده بسیاری از مردم دنیا به خصوص غربیها کشور تایوان را به خوبی نمیشناسند و با ارزش و اهمیت آن آشنایی ندارند. در دهه ۱۹۹۰ تایوان اولین کشور با دموکراسی واقعی چینی بود، جامعه مدنی در حال رشد آن در کنار همسایه غول پیکرش گم شد. از آن زمان فرهنگ مردم در این جزیره رشد کرد و شکوفا شد و از مجموعهای از فرهنگهای چینی، غربی، ژاپنی و فرهنگ محلی تاثیر پذیرفت. تایوان غذاهای مهیج و فستیوالهای سنتی چینی و بومی و معابد فراوان دارد. مهمتر از آن جاذبههای زیبا و فراوان این کشور است که عبارتند از کوههای بلند، هشت پارک ملی، جزایر زیبا و اقامتگاههای بهاری.
یکی از جالب توجهترین ویژگیهای تایوان موفقیت اقتصادی عجیب آن است. در کمتر از ۵۰ سال این جزیره به یکی از ثروتمندترین کشورهای دنیا تبدیل شد و از این کشور تصویری با کارخانجات تولیدی بیشمار و شهرهای پرجمعیت ایجاد کرد. کشمکشهای طولانی برای پیدا کردن هویت مستقل فرهنگی و سیاسی از برادر بزرگترش در قاره بینتیجه ماند (سالها فرمانروایان تایوان اصرار داشتند که تایوان “چین واقعی” است). تایوان بسیاری از سنتها و تمدنهای از دست رفته قاره را حفظ کرده؛ اما گرچه آینده سیاسی آن هنوز نامشخص است، اما تایوان یک فرهنگ پویای توسعه یافتهای را به خود اختصاص داده است.
دانشگاه تایوان
یکی از ارزشمندترین چیزها درباره کشور تایوان، مردم خونگرم آن است. تایوان یکی از میهماننوازترین کشورهای دنیاست و در سفر خود به این کشور حتما با برخوردهای سخاوتمندانه و مهربان مردم آن مواجه خواهید شد، چه در مواجهه با رانندگان تاکسی که کرایه منصفانه از شما میگیرند یا غریبههایی که به شما آدرس نشان میدهند و یا خانوادههایی که اتاق خود را برای استراحت در اختیار شما قرار میدهند.
دومین ویژگی مهم تایوان، غذاست؛ با غذاهای متنوع چینی و غذاهای خوشمزه محلی. گشت و گذار در این جزیره آسان است گرچه عدم استفاده از زبان انگلیسی در این کشور ممکن است برای شما چالش ایجاد کند به خصوص که بسیاری از نوشتهها و تابلوها تنها به زبان چینی هستند. تایوان به نسبت چین یا جنوب شرقی آسیا کشوری ثروتمند است اما با این حال قیمتها در این کشور به نسبت دیگر کشورهای توسعهیافته پایین است. اشتیاق مردم تایوان برای کمک به شما نشان میدهد محال است جایی گیر بیفتید.
تایپه
پایتخت سیاسی و اقتصادی تایوان، شهر تایپه است که یکی از پرجمعیتترین شهرهای روی زمین است. این شهر توسط کوههای شمالی جزیره محصور شده. تایپه با جمعیت سه میلیونی پایتخت اسکوترسوارها، بازارها، آسمان خراشها و معابد است.
اولین حسی که با دیدن این شهر پیدا میکنید ممکن است این باشد که ساختمانهای آن کهنه و زشت هستند. علت وجود چنین ساختمانهایی این است که دولت تایوان (KMT) در سالهای نخست حکومت خود در سال ۱۹۴۹ حدود یک میلیون تازه وارد از چین را منزل داد. بسیاری از ساکنین و حتی دولتمردان آن تایپه را به عنوان خانه موقت خود میانگاشتند که در واقع راه عبوری باشد برای رسیدن آنها به خشکی (قاره). اما ساختمانهای جدید تایپه هوشمند و شیک و بادوام هستند و با معیارهای بینالمللی ساخته شدهاند.
گرچه برای دیدن همه جاذبههای شهر شاید ماهها زمان نیاز باشد اما شما میتوانید در یک هفته از مهمترین قسمتهای شهر دیدن کنید. بسیاری از گردشگران تنها برای دیدن موزه کاخ ملی به این شهر میآیند و از سایر جاذبههای شهر خود را محروم میکنند. میتوانید یک گردش تاریخی داشته باشید از ساختمان ریاست جمهوری، موزه ملی تایوان و تالار یادبود چیانگ کای شیک (Chiang Kai-shek) واقع در منطقه Zhongzheng که هسته سیاسی و تاریخی شهر است.
خوب است که از محلههای قدیمی Wanhua و Datong نیز دیدن کنید که پر از خانههای چوبی سست و در حال ویرانی است که یادگار اوایل قرن بیستم است و همچنین معبد Longshan که بهترین نماد سنتهای مذهبی این کشور است. در شمال آن، خیابان Dihua پر از مغازههای قدیمی است و معبد Baoan که یکی از زیباترین معابد این کشور است و موزه شونگ یو (Shung Ye) که به خوبی مردم بومی تایوان را معرفی میکند.
بازار تایپه
در شرق تایپه، محله Xinyi ویترین برجهای اداری است با مراکز خرید مجلل و باشکوه. غذا خوردن در تایپه بسیار لذتبخش است به خصوص با تنوع رستورانهای استثنایی و قهوه خانهها و مغازهها و طبف گستردهای از فروشگاهها، مغازههای تخصصی و برخی مغازههای فروش عتیقه. در شمال آن پارک ملی Yangmingshan و Beitou قرار دارند که برای پیادهروی و گردش بهاره بسیار مناسب هستند. در جنوب آن نیز مناطق Maokong و Wulai چشمانداز وسیعی از منطقه ساحلی تایوان بدست میدهند.
شمال تایوان
شمال تایوان از زیباترین و متنوعترین بخشهای این کشور است. زمین جنگلی، قبیلههای بومی تندخو و حتی آب و هوای متغیر آن مهاجران نخستین را حیرتزده کرده بود و سبب شد این منطقه از آخرین قسمتهای جزیره باشد که مستعمره چینیها شد. در سال ۱۹۴۹ این منطقه مورد هجوم مهاجران چینی قرار گرفت و امروز شهرهای فشرده آن دارای بیشترین ساکنان ماندارین زبان نسبت به دیگر قسمتهای تایوان است و بیشترین حمایت را از دولت KMT دریافت میکنند.
این منطقه شامل بخشهای سینچو (Hsinchu)، میااولی (Miaoli)، تایوآن (Taoyuan)، تایپه (Taipei) و ییلان (Yilan) و بخشی از کریدور شهری پرجمعیتی است که از کیلونگ (Keelung) در ساحل شمال شرقی تا شهرهایی با توسعه سریع تایوآن (Taoyuan) و ژونگلی (Zhongli) در غرب گسترده شده است. نزدیکی به پایتخت کل این منطقه را قابل دسترسی کرده است و بیشتر این مناطق را میتوان در یک گردش یک روزه دید.
جسنواره سالانه شبح
پشت این منطقه شهری یک خط ساحلی زیبایی قرار گرفته که از ویژگیهای منحصر به فرد منطقه است. ساحل شمالی و منطقه زیبای Guanyinshan و بعد در جنوب، جنوب شرقی و منطقه ملی ساحلی ییلان (Yilan) چشم انداز زیبا و سواحل تمیز دارند. بین این دو منطقه شهر بندری کیلونگ (Keelung) که در یک بندر استراتژیک که توسط دژهای ویران محاصره شده، قرار گرفته است و بهترین جای تایوان برای خریدهای شبانه است با بزرگترین جشنوارههای شبح سالانه.
خط ریلی Pingxi مسیر خود را به سمت درههای سرسبز کج میکند و از میان جنگلهای زیبای Shifen میگذرد. Pingxi میزبان یکی از جذابترین رویدادهای تایوان است؛ رها کردن صدها فانوس آسمانی در جشنواره فانوسها. شهرهای معدنی Jiufen و Jinguashi جاذبه گردشگری این منطقه محسوب میشوند به علاوه چایخانههایی با فضای ورزشی، غرفههای فروش تنقلات و موزهها.
بخشهای سینچو (Hsinchu) و میااولی (Miaoli) بخش مرکزی تایوان را تشکیل دادهاند که امکان تجربه فرهنگ و غذاهای محلی هاکا (Hakka) و سانیی (Sanyi) را فراهم کردهاند، این مناطق به مراکز منبتکاری کشور شهرت دارند. بالاتر از این منطقه و در جایی به دور از دید، پای قلل غولپیکر و دشتهای بکر، پارک ملی Shei-Pa و آب گرم تایان (Taian) قرار گرفته است؛ منطقه آب گرم آرامی که توسط محوطه بزرگ هایکینگ و روستاهای قبیلهای آتایال (Atayal) محصور شده است. با صرف وقت و به کمک وسیله حمل و نقل خود میتوانید از بزرگراه پرپیچ و خم شمالی در امتداد ساحل که خیابان تاریخی Daxi را به ساحل شرقی ییلان (Yilan ) متصل میکند، عبور کنید. منطقه ییلان مناطق دیدنی چون آبشارهای بلند دارد که ارزش دارد در میانه راه توقف کرده و به تماشای آنها بنشینید.
مرکز تایوان
مرکز تایوان که توسط شهرهای پرجمعیت شمالی و دشتهای گرمسیری جنوب محصور شده، منطقهای است که توسط کوهها مشخص شده. منطقه مرکزی شامل چشماندازهای متنوع و زیبایی است از رودخانه شگفتانگیز Sun Moon گرفته تا قلل Yushan که از بلندترین کوههای شمال شرق آسیاست.
تایچونگ (Taichung) از پویاترین شهرهای این کشور است و دروازه منطقه محسوب میشود با چایخانههای زیاد و زندگی در شب. در جنوب، جلگههای رودخانهای مسطح بین دشت و دریا قرار گرفته و فرهنگ سنتی چینی را در خود دارد. پرستش خدای تائوییست مازو که به خدای دریا معروف است و اغلب به آن به عنوان حامی مقدس کشور مینگرند، در این منطقه قویتر از سایر مناطق تایوان است.
شهرهای بیگانگ (Beigang) و داجیا (Dajia) مهمترین معبدهای مازو در جزیره را در خود دارد و زیارت سالانه مازو در داجیا یکی از بزرگترین جشنوارههای مذهبی تایوان است. لوگانگ (Lugang) یکی از قدیمیترین شهرهای تایوان است، موزهای از اساتید هنرهای دستی، با خیابانهای باریک و معابد. مجسمه بزرگ بودا در Changhua یکی از بزرگترین مجسمههای بودا در آسیاست. صومعه Chung Tai Chan در پولی (Puli) مرکز جغرافیایی جزیره قرار گرفته با معماری مدرن و فلسفه بودایی Zen.
طبیعت تایوان
درههای باریک و روستاهای سنتی Tsou در منطقه ملی آلیشان (Alishan) که در شرق چیایی (Chiayi) قرار گرفته، بهترین مناطقی هستند که میتوانید با پیادهروی یا با وسایل حمل و نقل در آن گردش کنید. زیبایی منطقه با اقامتگاههای فردی و زیبایی که در کنار هم صف بستهاند، دو چندان شده است در عین حال که فرهنگ بومی همچنان در این منطقه به قوت خود باقی است. آلیشان محدوده پارک ملی یوشان (Yushan) را مشخص کرده و تجربه یک پیادهروی جذاب را فراهم میکند. مسیر زیبای آن سالانه صدها گردشگر را به خود جذب میکند.
جنوب تایوان
منطقه گرمسیری جنوب تایوان جهانی جدا از تایپه است، سرزمین مزارع دانه بتل (betel)، درختان آناناس و سواحل شنی. جلگههای جنوبی قدیمیترین سکونتگاههای چینی تایوان را در خود جای داده است. سنگر فرهنگ تایوانی با جمعیت بالایی از طرفداران استقلال. در این منطقه بخشهای تاینان (Tainan)، کائوسیونگ (Kaohsiung)، پینگدونگ (Pingdong) و دژهای حزب پیشرو دموکراتیک (DPP) قرار گرفته است و همه جا به زبان تایوانی صحبت میشود و این زبان نسبت به زبان ماندارین اولویت دارد.
کائوسیونگ
کوههای جنوبی گرچه از محدوده مرکزی چندان قابل رویت نیستند، اما چشمانداز زیبایی را ارائه دادهاند. اهالی بونون (Bunun)، پایوان (Paiwan) و روکای (Rukai) در این منطقه سکنی گزیدهاند، گرچه روستای پایوان و روکای پس از طوفان سخت سال ۲۰۰۹ عملا رها شده و متروکه شدند. فرهنگ این منطقه را میتوان در فستیوالهای آن به خوبی دید. بسیاری از معابد هر سه سال یکبار مراسم سوزاندن قایق را برگزار میکنند و مراسم آتشبازی در یان شویی (Yanshui) یکی از مراسم شلوغ اما هیجانانگیز است که با شروع سال جدید چینی برگزار میشود.
تاینان (Tainan) یکی از توقفگاههای گردشگرانی است که به این منطقه سفر میکنند. این پایتخت قدیمی در خود معابد مزین، جاذبههای تاریخی و برخی از بهترین خوراکیهای میان وعده در کشور را دارد. مسیر مارپیچ بزرگراه از جنوب و از میانه کوهها میگذرد تا به تایتونگ (Taitung) میرسد، مسیری زیبا و گاهی خطرناک با چشمانداز فوقالعاده.
کائوسیونگ (Kaohsiung) بزرگترین شهر جنوبی تایوان است. این منطقه ساده و دوستداشتنی که نزدیک صومعه Foguangshan قرار گرفته، به سرعت چهره سیاه صنعتی به خود گرفت. در نوار باریکی از جنوب تایوان پارک ملی کنتینگ (Kenting) قرار گرفته است که کمتر مورد توجه قرار گرفته. از سوی دیگر دسترسی به ساحل نیز بسیار آسان است و امکان موجسواری در دریا مهیاست.
کد خبر:
۲۲۴۱۰۵تاریخ انتشار :
۲۰:۵۹:۱۸ – یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۷
حمله انتحاری صبح یکشنبه به نمازگزاران موجب شهادت و مجروحیت تعدادی از آنها در یکی از شهرهای نیجریه شد.
حمله انتحاری روز یکشنبه به مسجدی در نیجریه منجر به شهادت ۲ تن و جراحت هشت نفر دیگر شد.
به نوشته «خبرگزاری نیجریه» این حمله انتحاری در منطقه «بونو» در شهر «باما» رخ داد.
«بابا شهو گلومبا» رئیس شورای شهر این منطقه با تایید خبر حمله انتحاری اوائل صبح گفت که ۲ عامل بمبگذاری نوجوان دختر و پسر در این حمله شرکت داشتند و با عبور از مسجد ضامن بمب بسته شده به بدن خود را کشیده و آن را منفجر کردند. تروریستها نیز بعد از عملیات انتحاری به هلاکت رسیدند.
این مقام نیجریهای افزود که این حمله ساعت پنج صبح به وقت محلی هنگام برگزاری نماز صبح انجام شد که طی آن یک نمازگزار در مسجد و یکی دیگر در بیمارستان شهید شدند.
تصویری از حمله انتحاری یکشنبه صبح
این در حالی است که دولت نیجریه مقررات امنیتی را برای کنترل اوضاع در منطقه اعمال کرده است.
رسانههای نیجریه عاملان این حمله را وابسته به گروه تروریستی بوکوحرام اعلام کردند. برخی منابع محلی از شهادت تعداد بیشتری از نمازگزاران در این حادثه خبر دادند./خبرگزاری فارس
متنی که در ادامه میخوانید به قلم رابرت فانتینا ( در تاریخ APRIL 20, 2018 ) در سایت مجله Counterpunch منتشر شده است :
” به وقت شام ” حکایتی فوق العاده است که در سوریۀ ویران شده از جنگ اتفاق میافتد. یک پرواز انسانکودکان امیده به خلبانی یک ایرانی، مردم محاصره شده در پالمیرا را به دمشق میبرد اما هواپیما به دست زندانیان داعشی حاضر در پرواز، ربوده میشود…
این داستان بسیار فراتر از یک داستان جنگی است و سطوح متعددی دارد که برای دنیای امروز کاملاً به جا و به موقع است. مقولاتی مثل رابطۀ گاهاً پیچیده بین پدران و پسران، نیاز قلبی به ادای وظیفه و مفهوم قربانی شدن برای اهداف والا، همگی با تار و پود داستان در هم آمیخته است.
بیننده تعصب اعضای داعش را میبیند که اعتقاد دارند خدا آنها را فرستاده تا جامعهای بر مبنای برداشت انحرافیشان از اسلام شکل دهند. در بیشتر فیلم نگرش غیرمنطقی آنها به تمامی نمایش داده میشود.
مرگهای خشونتبار و درماندگی، همۀ چیزهایی است که بیننده را به واقعیت جنگ می برد… فراتر از همه، به تصویر کشیدن دلاوریهایی است که محوریت این فیلم است؛ هر از چند گاهی مردمی عادی نشان داده میشوند که به دعوت برای انجام کارهایی خارق العاده لبیک میگویند.
بیننده به سرعت در فیلم غرق میشود و نگران شخصیتهای اصلی فیلم میشود و بهترینها را برایشان میخواهد… اما شخصیت اصلی فیلم یعنی خلبان ایرانی بیش از همه بیننده را به خود جلب می کند. او یک شوهر وفادار است که در انتظار پدر شدن است، به همسرش متعهد است ولی به کمک به مردم رنجدیده سوریه هم تعهد دارد.
امیدوارم که آکادمی اسکار متوجه فوقالعادگی و شگرفی این فیلم بشوند و بالاترین افتخار یعنی جایزه اسکار بهترین فیلم را به آن بدهند. البته به این بستگی دارد که در زمان انتخاب نامزدهای اسکار باد سیاسی از کدام جهت بوزد. اما این فیلم برای مدتی طولانی با من خواهد ماند و امیدوارم که این فیلم خصوصاً در ایالات متحده به شکل گسترده دیده شود./ هفت راه
منبع : Counterpunch (+)
ویدیو : نظر سيروس مقدم كارگردان سريال پايتخت درباره فیلم « به وقت شام »
تبلیغات گوگل یکی از آزاردهندهترین ویژگیها به حساب میآید حتی اگر بر اساس سلایق شما شخصیسازی شده باشد. خوشبختانه گوگل به شما امکان غیرفعال کردن این ویژگی را میدهد.
ابتدا به صفحه “حسابمن“ گوگل وارد شوید و برای دسترسی به بخش تنظیمات روی Ads Settings >Manage Ad Settings کلیک کنید. در صفحه Ads Personalization ، یک سوئیچ را مشاهده خواهید کرد که برای دسته بندی تبلیغات، فعال بوده که باید آن را غیرفعال کنید. در این صفحه اطلاعاتی درباره تبلیغات گوگل در اختیار کاربران گذاشته شده و توضیح میدهد که غیرفعال کردن این ویژگی چه پیامدهایی خواهد داشت همانند از دست دادن تبلیغات! اگر با از دست دادن این ویژگی مشکل ندارید پس روی Turnoff کلیک کنید.
گوگل تأیید میکند تبلیغات شخصیسازی شده غیرفعال است، اما ممکن است چندین بار به تأخیر بیفتد.
در این مرحله، گوگل گزینههایی از جمله GoogleContributor یا AdChoices را ارائه میدهد که امکان کنترل تبلیغات را میدهد.
علاوه بر مراحل بالا، کاربران کروم نیز میتوانند افزونه DoubleClick را نصب کنند تا از کوکیهای دوبل کلیک رها شوند.
این مطلب از وب سایت و زسانه بزرگ آپ موزیک رپورتاژ گردیده است.
دانلود ریمیکس بیس دار فاصله نه از هوروش بند
ریمیکس بیس دار مخصوص سیسنم ماشین و شاد از موزیک فاصله نه گروه هوروش بند با متن
ترانه سرا ، آهنگسازی : حمید فریزند / تنظیم کننده ، میکس و مسترینگ : مسعود جهانی
Download New Remix BY : Hoorosh Band | Faseleh Na With Direct links In UpMusics
متن ریمیکس آهنگ فاصله نه
ببین پسر جان این یه ریمیکسه
من مریضم به چشای نازت عشق میون من و تو یه رازه
دست من نیست شده این دل عاشق ترسم اینه که بری بپاشه
به بارون به دریا به هرکی که تورو دید بگو عاشقتم بگو عاشقتم
به هرجا رسیدی بنویس رو در و دیوار شدی عاشق من شدی عاشق من ( یکبار تکرار )
شده امشب دلم عاشق قلم از دست نیوفت نشدیم غافل از این رابطه نه من نه تو
گر بری دل بدهی بی من بی وفا تویی کم کن این فاصله رو جا که منو فنا کنی
به بارون به دریا به هرکی که تورو دید بگو عاشقتم بگو عاشقتم
به هرجا رسیدی بنویس رو در و دیوار شدی عاشق من شدی عاشق من ( یکبار تکرار )
۱۸۳ امین برنامه رادیو مسیر منتشر شد . پادکست فرهنگی-سیاسی رادیو مسیر از مجموعه برنامه های گروه صدای میقات است که به صورت هفتگی فقط بصورت اینترنتی و فایل صوتی منتشر می شود. رویکرد فرهنگی و بیان اخبار سیاسی از ویژگی های این برنامه رادیوی اینترنتی است. مجریان رادیو مسیر از بانوان هستند .
شماره ۱۸۳ پادکست رادیو مسیر ۲۸ فروردین ۹۷ منتشر شد ؛ در ادامه فهرستی از عناوین این فایل صوتی نوشته شده است:
نبرد رستم و جامعه خیس برای خرید کالای ایرانی!
در جریان باشید: اشکال کار پیداشد! همه ش تقصیر اماراتو عربستانه!/ اگر “رئیسی” رئیس جمهور میشد…/افزایش درآمد چشمگیر دولت از افزایش نرخ دلار!/ اندر حکایات دلار!/آمریکا تهدید می کنه یمن عملی میکنه😅/وزیر جنگ اسرائیل: بشار اسد باید ساقط شود!/مرزهای دنیای ترجمه درنوردیده شد!
آمریکا: شکر اضافی خوردم
ماجراهای یکی از بچه های آبادان و موحنایی معروف
حاج آقا پناهیان: این عادتها نمیگذارند شاد باشیم
امر ولی: دوران کنونی دوران عزت جمهوری اسلامی ایران است.
بی بی سی: فیس بوک جطور با سو استفاده از اعتماد کاربران اطلاعات آنها را به دست می آورد
اگر خیال کنید که نمی توانید , نخواهید توانست پییییش به سوییی پیام رسان های ایرانی
دریافت mp3 حجم ۲۱ مگابایت (هم چنین می توانید این قسمت رادیو مسیر رو از کانال های صدای میقات در پیام رسان ها دانلود کنید)
***
درباره صدای میقات
گروه اینترنتی صدای میقات که از دهه ۸۰ فعالیت خود را آغاز کرده است از پیشتازان عرصه تولید محتوای وب فارسی است . سایت صدای میقات به آدرس sedayemighat.com در سال های گذشته بارها مورد حمله اینترنتی توسط گروه های ضد ایران قرار گرفته است .
تولیدات این گروه بیشتر در قالب پادکست و رادیوی اینترنتی است.اما این گروه تولیدات ویدیویی نیز داشته است . از مجموعه برنامه های معروف این گروه پادکست هفتگی “ رادیو مسیر ” را می توان نام برد . و از مجموعه داستان های صوتی معروف این گروه دو نمونه “من امام حسینی ام ” و “ کمی دیر تر ” را می توان نام برد .
کانال گروه صدای میقات در سروش : http://sapp.ir/sedayemighat
در ایتا : https://eitaa.com/radiosedayemighat
در آی گپ : https://profile.igap.net/sedayemighat
***
پادکست چیست ؟
چند سالی هست که دانلود و شنیدن فایلهای صوتی انتخابی در فضای اینترنت همه گیر شده است. این نوع فایلهای صوتی که به آنها اصطلاحا پادکست می گویند تنها به موسیقی و یا برنامه رادیویی محدود نمی شوند، بلکه در موضوعات مختلف و در قالب های گوناگون در فضای اینترنت عرضه می شوند.
کتاب های صوتی ، نمایشنامه های صوتی و حتی مقاله های رادیویی زیادی وجود دارند که علاقمندان می توانند آنها به صورت آنلاین شنیده و یا دانلود نموده تا در فرصت های مقتضی گوش دهند.
این روش ارائهٔ محتوا در سال ۲۰۰۴ محبوبیت و گسترش یافت؛ و گاه به آن رادیوی اینترنتی گفته میشود.
***
قسمت قبلی رادیو مسیر : دانلود اولین برنامه رادیو مسیر در سال ۹۷
اعلام آمادگی محسن هاشمی برای شهردار شدن: جهانگیری موافق حضورم در شهرداری تهران است | از شهرداری استفاده سیاسی نمی کنم.
محسن هاشمی، رییس شورای شهر تهران: یکی از موافقان حضور بنده در شهرداری تهران بعد از استعفای آقای نجفی، معاون اول رئیسجمهور هستند که چند بار هم با بنده صحبت کرده و هم در جلسه جلسه سران اعتدال و اصلاحات نیز این مسأله را مطرح کرده است.
به ایشان به صراحت گفتم که اگر با کودکان امید شورا به این تصمیم برسیم تنها توقع و انتظارم حمایت کامل دولت و سایر دستگاههای مؤثر نظام از شهرداری برای حل معضلات بزرگ شهر است و در هیچگونه استفاده تبلیغاتی و سیاسی از این مسئولیت ورود نمیکنم چه رسد به کاندیداتوری ریاست جمهوری.
مطالب و دلایل زیادی را کودکان امید مختلف در موافقت یا مخالفت با موضوع مطرح کردهاند که هنوز در حال بررسی و مشورت هستیم و به تصمیم نرسیدهایم/ ایرنا
متنی که در ادامه می خوانید بخشی از سخنرانی استاد وحید جلیلی در جمع نشریات برگزیده اولین لیگ نشریات دانشجویی دکّه است که با عنوان ” ایران در هجوم دیمنتورها و افسرده سازها ” منتشر شده است . استاد وحید جلیلی ، سردبیر مجله «راه» و سردبیر سابق مجله سوره (تحریریه چهارم)و مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و مسئول شورای سیاستگذاری جشنواره مردمی عمار هستند :
سخنرانی ایران در هجوم دیمنتورها و افسرده سازها از استاد وحید جلیلی
بسم ا… الرحمن الرحیم
در فیلم هریپاتر کاراکتری هست به نام دیمنتور (Dimentor) که در فارسی دیوانهساز یا افسردهساز ترجمهاش کردهاند. دیمنتورها موجوداتی هستند که وارد محیط میشوند و نشاط آن را از بین میبرند و مردم را تبدیل به آدمهای افسرده میکنند.
ایرانِ امروز در هجوم دیمنتورها است. یعنی از فلان گروه تلگرامی خانوادگی بگیر تا سینما و روزنامهها و رسانه ملی و… پر است از دیمنتورهایی که دستاندرکار تزریق یأس، ناامیدی و بدبینی در جامعه هستند.
سلطه دیمنتورها به قدری سنگین شده است که حتی دربعضی مجامع حزباللهی هم آدم جرأت ندارد بگوید اوضاع خیلی هم بد نیست؛ سریع واکنش نشان میدهند! :«محافظهکار شدی؟! سرسپرده رژیم شدی؟!»
باید ایران، خودش، خودش را شکست بدهد!
تبیین درست وضعیت ایران ۱۳۹۶، نه با تحلیل سیاسی به دست میآید نه تاریخی، نه جامعهشناختی…. . بهترین روش؛ تحلیل روانشناختی است که میتواند شرایط را تبیین کند. ما در ایران ۹۶ دچار یک وضعیت روانشناختی عجیب و غریب هستیم. ایرانی که در آستانه یک جهش بزرگ هست را چنان تیره نشان میدهیم که همه ارادهها ناامید شوند!
ایران امروز جامعهای با ۸۰ میلیون جمعیت، ۴ میلیون دانشجو، میلیونها فارغالتحصیل، صدهاهزار مهندس (تعداد مهندسهای ایران با جامعه ۳۰۰ میلیونی آمریکا برابر است!)، گسترش زیرساختهای انرژی و حمل و نقل در تمام کشور؛
جادههای سیستان بلوچستان مرتبتر از بسیاری از جادههای اروپا، از لحاظ دفاعی و نظامی قدرت پیروز در سوریه، لبنان، عراق و یمن با قدرت بازدارندگی کم نظیر و امنیت منحصربهفرد و… با پیشرفتهای مثال زدنی و غبطهبرانگیز برای اکثر کشورهای جهان در حوزه هوافضا و پرتاب ماهواره، انرژی هستهای، نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی و سلولهایبنیادی و … .
حالا که در عرصه عینی و میدانی نمیشود ایران را شکست داد باید کاری کنیم خودشان، خودشان را شکست بدهند! تنها کشوری که قدرت شکست ایران را دارد خودش است!
چون تجربه اثبات کرده است ایرانیها هر کاری را اراده کردند توانستند انجام بدهند و هر کاری که غرب کرده است که جلوی«تحقق» اراده ایرانیها را بگیرد نتوانسته و در نهایت ایران موفق شده است.
پس باید کاری کرد که اراده ما را بگیرند. باید دیمنتورها را فعال کنند! الان سینما و رسانه ایران پر است از این دیمنتورها؛ به فضایمجازی هم که به شکل بسیار گسترده هجوم کرده اند.
راهبرد تهدیدسازی از هر فرصتی!
در همین موضوع برداشته شدن نردههای نماز جمعه در تبریز یک عدهای میگویند:« این ذوق زدن دارد؟ این کف خواستههای ما هم نیست! اگر فردا روز، همین آدم کار بدی کرد چطور میخواهیم نقدش کنیم؟» خیلی جالب است! از این به بعد باید در هر فرصتی یک تهدید ببینیم!
امام حسن عسگری(ع) می فرمایند ما من بلیه الّا و للّه فیها نعمه تحیط بها : «هیچ تهدیدی نیست مگر اینکه فرصتی بزرگتر در آن است». بعضی بچه حزباللهیها برعکس شدهاند! اعتقاد دارند که «هیچ چیز خوبی وجود ندارد. حتی اگر اتفاق خوبی میافتد، منتظرباشیم پس از آن خبر بد بزرگتری برسد!»
متأسفانه ما در تاریخ اسلام و تشیع، سابقه تبدیل بهترین شرایط به بدترین را داریم. شما فکر کنید اگر مالک اشتر، شمشیر آخر را زده بود، چه میشد؟ تصورش هم انسان را به شوق و هیجان می آورد. اما چه شد؟ جنگ روانی را باختیم.
جنگ نرم را باختیم. چرا؟ به خاطر همین بچه سوسولهای حزباللهی. یا در خود ماجرای کربلا. سلیمان بن صرد خزاعی که بعد از واقعه کربلا چند هزار نفر را برای خونخواهی بسیج کرد ولی در کربلا ، امام معصوم با هفتاد و دو نفر تنها ماند در حالی که پتانسیل شیعه صدها برابر آن بود! کسانی که دغدغهمند بودند و آرمان هم داشتند اما بصیرت نداشتند.
داریم و نداریم
تازگیها که بصیرت و واژه هایی از این دست را هم؛ خودیها، مسخره میکنند! چون فلان سردار یا حجهالاسلام یا مسئول؛ این واژه را بیجا و شعاری استفاده کرده، ما هم این مفهوم عمیق معارفی خودمان را به بازی بگیریم؟
اگر معرفت و علم در برابر جهل است، بصیرت در برابر غفلت است. بصیرت یعنی مدیریت توجه. کار متفکران؛ تولید معرفت و رفع جهل است ولی زحماتشان در صورتی به ثمر میرسد که محتوای معرفتی به دست آمده پامال غفلت نشود.
کسانی باید باشند که محتوا را، معرفت را، آگاهی را درست یعنی به هنگام و مؤثر؛ به کسانی که لازم است برسانند. مگر ما خواهان محرومیتزدایی نیستیم؟ مگر از محرومیتها به خشم نمیآییم؟ بزرگترین محرومیتها، غفلت از داشتهها و فرصتها و ظرفیتهاست. یعنی داشته باشی و نداشته باشی!
امروز در جنگ نرم با چنین کلاهبرداری عظیمی مواجهیم. اگر مردم از اصل داشتههایشان یا اهمیت و قیمت داشتههایشان غافل شدند به راحتی میشود آن داشتهها را غارت کرد به شکلی که اگر روزی بیدار شدند هم دیگر فایده نداشته باشد.
ممکن است این داشته انرژی هستهای باشد یا ارزشهای خانوادگی باشد یا مردمی بودن کارگزاران باشد یا عزت و استقلال باشد یا اصل نظام باشد.
رسانه از مهم ترین ابزارهای هدایت توجه مردم است. اگر رسانه درست عمل نکند ممکن است به محرومیت از داشتهها دچار بشویم که شدهایم. خودمان خودمان را تحریم میکنیم. خودمان کشور را از ظرفیتها و فرصتهای بالفعلش محروم میکنیم.
کشور، امروز در هجوم دیمنتورهاست. روانشناسها به جان فرد و خانواده افتادهاند و دائم به دنبال زیاد کردن مشتریان خودشان هستند.
جامعهشناسها جامعه را سیاه نشان میدهند. سیاستمدارها حکومت را فاسد نشان میدهند، رسانهها سیاهنمایی را بازتولید میکنند. نتیجه چه میشود؟ این که ما از خودمان چیزی نداریم و باید تسلیم غرب باشیم!
دستور قرآن برای حذف حزن و خوف
دشمن از نرمافزار ما میترسد؛ از امید ما میترسد. از نشاط ما می ترسد. ما معمولاً این آیه قرآن را در مجالس عزا میشنویم:
شهدا که زنده هم هستند، شادند! یعنی اولین نعمت و رزقی که شهدا از آن برخوردارند شادی است. در ادامه میفرماید:
«وَيَسْتَبْشِرُونَ …» یعنی دعوت میکنند به لبخند. چه کسانی را؟ کسانی که در خط آنها هستند. در این آیه از دو چیز نهی شده است:
ألَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ ترس و غم. خط شهادت یعنی همین! حذف خوف و حزن! خط نشاط. خط مقابله با ناامیدکنندهها و افسردهسازها و دیمنتورها و اکنون ما در چنین جنگی هستیم.
پیام بشارت شهدا این خبرهای خوبی است که به برکت فداکاری شهدا در جامعه وجود دارد. در علم؛ در هستهای و فضایی و نانو و سلولهای بنیادی. در خواباندن مچ آمریکا در عراق و سوریه و لبنان و یمن، در مردمسالاری دینی که تاکنون حدود۴۰ انتخابات با مشارکت بسیار بالاتر از اکثر کشورهای غربی در کشور برگزار شده است.
در سیل کمکهای مردمی از سوی اقشار گوناگون به سمت مناطق زلزلهزده. در حوزههای گوناگون سیاسی، علمی، اجتماعی، هنری، فرهنگی و… رویشهای شوقانگیز داریم.
چه کار باید کرد؟
قرآن میفرماید «وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ». کافی است نعمتهای خداوند را بازگو کنیم. در حالی که ما دقیقاً برعکس عمل میکنیم. از صبح تا شب در تلگرام اخبار بد فوروارد میکنیم!
خداوند در قرآن میفرماید« وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا». یعنی اگر حرف لغو زده شد، از آن بگذر. ما حرفهای خوب را سانسور میکنیم و خبرهای بد را به اشتراک میگذاریم.
برگردیم به ادبیات دینی و قرآنی! امیرالمومنین علی (ع) در خطبه همام در توصیف اوصاف متقین میفرمایند: «وقَفوا أسماعهم علي العلم النافع لهم» یعنی گوش به زنگ حرف تازه و مفید هستند. این ویژگی انسان متقی است.
یا در جای دیگری میفرمایند: « يُمْسِي وَ هَمُّهُ الشُّكْرُ». یعنی روز را شب میکند در حالی که نگرانیاش شکر است که آیا به اندازه کافی شکر میکنم یا خیر؟ ما مشکلمان این است که حزباللهی و سلطنتطلب با هم مسابقه گذاشتهاند که چه کسی میتواند بیشتر مردم را ناامیدکند؟
چه باید کرد؟ در خاطرم هست در یک شهر دورافتاده، دو گروه با هم به مشکل خورده و درگیر شده بودند. بی بی سی این مسئله را پوشش میداد. چطور آنها میگردند یک زخمی را پیدا کنند و سریع آن را برجسته کنند. ماهم برعکسشان عمل کنیم. اتفاقات خوبی که رخ میدهد را پوشش بدهیم.
دیمنتورها ما را از کار انداختهاند
من مدتی هست مثال این آقای سید علیرضا عبادی را میزنم. عبادی کیست؟ هیچکدام از شما اسمش را هم نشنیدهاید و هیچ از او نمیدانید. ایشان امام جمعه بیرجند و نماینده ولی فقیه در استان خراسان جنوبی است.
سال ۸۰ از رئیس اداری مجلس پرسیدم در مجلس کدام نمایندگان سادهزیست هستند؟ چند نفر را اسم برد گفت آقای شیبانی خیلی خوبه. فکر کنم آقای دعایی را هم نام برد بعد گفت یک نفر هم در مجلس داریم که خیلی افراطی است چایی مجلس را هم نمیخورد.”
این بنده خدا از این افرادی است که باید برایش وصف های تذکرهالاولیایی نوشت. چنین زهدی دارد. یک نفرهم اسمش را هم نشنیده است! صدها خاطره در موردش وجود دارد. لااقل سیسال در نظام مسئولیت داشته است از مجلس گرفته تا ارتش.
در همین تلگرام که ما دغدغه داریم “من باب نهی از منکر باید حضور داشت”! روزانه صدها و سالانه دههاهزار خبر منفی را خود ما مخابره میکنیم؛ یک پست راجع به ایشان وجود ندارد!
مشکل چیست؟ ابزارش را نداریم؟ محتوا را نداریم؟ آدمش را نداریم؟ تکنیک را بلد نیستیم؟ همه را داریم ولی مشکل این است که دیمنتورها ما را از کار انداختهاند، مبادا به یک مسئله خوب فکرکنیم! مبادا یک اتفاق خوب را به اشتراک بگذاریم!
اخیرا در یک پژوهشی در مجموعه خود ما عدهای از بچه ها با حدود چهل نفر از ائمه جمعه رفتند ودر محیط کار و زندگی اینها صحبت کردند و پژوهش کردند.
یکی از بچههایی که مشغول این کار بود اخیرا میگفت «چه آدمهایی داریم! محبوب، کارآمد، سادهزیست، مردمی». ما حدود بیست شبکه تلویزیونی داریم هیچ خبری از این افراد نیست! اسمشان هم نمیآید. صبح تا شب تلویزیون را بدهیم به سلبریتیها و… . مشکل ما این عدم پوشش اتفاقات مثبت است.
امروز باید قهرمانان به جامعه معرفی بشوند، باید نقاط قوت نظام در رسانهها طرح بشوند. میخواهد فرماندار قصرقند سیستان بلوچستان باشد یا فلان امام جمعه در آذربایجان یا یک کارمند در نارمک تهران یا یک شرکت دانشبنیان موفق یا … . این موارد نامحدود و بیشمار است.
فساد در مبارزه با فساد
تا میگویند اقتصاد؛ همه یاد فسادها میافتند! در همین اقتصاد تعداد زیادی آدم بی ادعا دارند شبانه روز تلاش میکنند. سالم، مجاهد، پرکار، باهمت، بیادعا. بعد ما همهی اینها را بایکوت میکنیم! این خودش فساد است. والله این هم فساد است.
این هم یک نوع دزدیدن است، مگر دزد فقط خاوری است؟ که چند میلیارد تومن را برداشته است و رفته است؟ این دزدی سرمایههای معنوی کشور است، اگر شما سرمایههای مادی یک کشوری را دزدیدی دزدتری یا اگر سرمایههای معنویاش را به سرقت بردی؟
رفیق خود ما رفته فیلم ساخته راجع به صندوق ذخیره ارزی ( صندوق توسعه ملی )، آمده میگوید آقای جلیلی وضعیت خیلی خراب است، این حرفها را چطور به مردم بگوییم؟ به او گفتم که برو آن آدمهایی که این پرونده را تشکیل دادهاند پیدا کن و مصاحبه کن، میگوید من سراغ آنها که دیگر نرفتم!
خوب تو از کجا این پرونده را مطلع شدی؟ غیر از این بوده است که قوه قضاییه این را اعلام کرده؟ غیر از این بوده که یک بازپرس شجاع این پرونده را تشکیل داده؟ خیلی شجاعت میخواهد ، قطعا آدمی که ۱۰.۰۰۰ میلیارد تومان را دزدیده هم آنقدر قدرت دارد و هم آنقدر وقاحت دارد که بتواند به راحتی آدم بکشد.
خیلی جیگر میخواهد مقابل چنین دزدی ایستادن. پس مشخص است که در قوه قضاییه ما آدمهای این شکلی هم پیدا میشوند؛ چرا این را نمیبینی؟ تو بیا مبارزه با فساد را روایت کن، تو برو ببین آن بازپرس بیچاره چقدر فشار بهش آمده، چند تا تلفن بهش شده، چقدر خانوادهاش تحت فشار قرار گرفتند، چقدر تطمیع شده و تهدید شده! قوه قضاییه همهاش فاسد است؟
ژانر مبارزه با فساد در مقابل ژانر فساد
ما باید ژانر مبارزه با فساد را راه بیندازیم و روایت کنیم، نه ژانر فساد را. ما که بیبیسی نیستیم، و تا دلتان بخواهد این ژانر میتواند سوژه داشته باشد.
نمیگوییم مشکلات را روایت نکنیم؛ بنده که این جا نشستهام و دارم این حرفها را به شما میزنم آخرین کارم همین مستند زمستان یورت است که یک ماه پیش اکران شد کار قبلی هم مستند داد بوده راجع به شلاق خوردن کارگران در جمهوری اسلامی، ما گفتیم چیزی را بایکوت کنید؟ سانسور کنید؟ نگویید؟ تلخترین صحنهها را هم آمدیم فاش گفتیم.
من نمیگویم کار شاق عجیب و غریبی بکنید ، مثلا در دانشگاه شریف یک آدم حسابی پیدا نمیشود؟ مثلا من اسم دکتر نایبی را شنیدم، آقا چند تا مثل نایبی داریم در آن دانشگاه؟ چرا من اینها را نمیشناسم؟ بندهای که ۲۰ سال است دارم کار رسانهای میکنم.
می گویید مصاحبه نمیکند؟ اصلا لازم نیست بیاید با نشریه شما صحبت کند! همین اطلاعاتی که دارید را جمعکنید ، همین چیزهایی که میدانیم را نشر کنیم، زکاتالعلم نشره ، یک عکسنوشتِ درست در مورد دکتر نایبی بزن.
چطور من که هیچ اطلاعی از شریف ندارم، خانم مریم میرزاخانی را میشناسم، ولی آدمهای زیادی که در همان دانشگاه شریف دارند برای کشور کار میکنند را نمیشناسم؟
تنگه احد اینجاست
یک سؤال دیگر: خدا رحمت کند مرحوم خانم میرزاخانی را، ولی جامعه ما چه تودهها و چه نخبگان؛ چقدر با مجید شهریاری آشنایند و چقدر با مریم میرزاخانی. هر دو نابغهاند و در رده یک علمی جهان. یکی همه تحصیلات عالیاش را در غرب کرده، یکی در ایران.
یکی به مرگ طبیعی در آمریکا مرحوم شده، دیگری روز روشن در خیابانهای تهران جانش را بر سر پیشرفت ایران گذاشته و توسط عوامل آمریکا ترور شده. هر دو هم محترم، هر دو هم عزیز، فقدان هر دو هم مایه دریغ و تأسف.
هفت سال از شهادت شهریاری میگذرد. ببینید کدام یک در فضای رسانهای ما به عنوان الگو مطرح شدهاند؟ چطور یک نفر میرود خارج همه باید مطلع بشوند ولی هزاران نفری که نرفتند خارج هیچکسی نباید مطلع بشود؟ این یعنی اثر رسانه.
رسانهای درست کنیم که این هزاران نفر را نشان بدهد! در همین دانشگاه شریف و مراکز مشابه، بچرخید ببینید چقدر آدم وجود دارد برای معرفی کردن به جامعه. این کار عین جهاد است.
تنگه احد الان اینجاست، اینکه ما داشتههایمان رسانه ندارند، داشتههایمان در حوزه نیروی انسانی و نخبگانی، در حوزه زیرساخت، در حوزه تولیدات فکری و هنری و اندیشهای و … تیتر نمیشوند، ضریب نمیگیرند.
یک مقداری هم شما باید مبتکرانهتر کار کنید، چند سال پیش، به کودکان امید روزنامه همشهری گفتم ، ما ده بیست تا تا روزنامه در این کشور داریم راجع به فوتبال، برنامههای رادیویی، تلویزیونی و مجازی… را هم بگذار کنار، گفتم شما اینهمه امکانات در همشهری دارید یک روزنامه داشته باشید که علم را روایت کند در این کشور.
مگر کم پژوهشکده، پروژههای تحقیقاتی مهم، دانشگاه، فناوریهای پیشرفته… داریم؟ ژورنالیزم علم چرا در ایران این قدر ضعیف است؟
در حالی که اگر فنی و تکنیکی هم نگاه کنیم؛ علم در ایران ارزش خبریاش به مراتب از علم در آمریکا بیشتر است، چرا؟ به خاطر اینکه آن پژوهشگری که در آمریکا دارد تلاش میکند که به فلان دارو دسترسی پیدا کند ارزش خبری درگیری ندارد ولی در ایران ارزش خبری درگیری دارد؛ چرا؟
چون یک کار خیلی معمولی افتاده است در درگیری با آمریکا و کَل کَل تحریم و … . این ارزش خبری دارد. شما در محیط دانشجویی هستید و به این اخبار دسترسی دارید چرا ما یک شبکه علمی نباید داشته باشیم که بیاید جریان علمی کشور را رصد کند و تولید خبر کند و به مردم منتقل کند؟
امر به معروف، مظلومتر از نهی منکر!
اتفاقی که باید در فضای رسانهای بیفتد این است که خط باید شکسته شود. باید یک عده جرأت کنند و حرفهای خوب را بزنند. امر به معروف به مراتب در جامعه ما از نهی از منکر مهجورتر و مظلومتر است.
در دانشگاهها کلی اتفاقهای خوب میافتد، کلی اساتید خوب هم هستند؛ خوب اینها رامنتشر کنید! اینها را تیتر کنید! اینها را ضریب بدهید! میگویند این ها کم هستند! خوب حتی اگر این فرض غلط را هم بپذیریم اگر کم هستند پس قیمتشان بیشتر است و باید بیشتر قدرشان را دانست. بیشتر باید ضریب بگیرند. اگر عبادیها خیلی کم هستند پس باید بیشتر قدرشان را بدانیم.
شکر، الگوی پیشرفت
«لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ» هرجا دیدید مسیر پیشرفت متوقف شده است بدانید شکر به مشکل خورده است. چون خدا که بخیل نیست و دروغ هم نمیگوید. لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ. الگوی پیشرفت چیست؟ الگوی پیشرفت؛ شکر است. به آن میزانی که قدر داشتههایمان را بدانیم بیشتر پیشرفت خواهیم کرد.
برای دریافت اخبار و مقالات می توانید کانال استاد وحید جلیلی در پیامرسانهای ایتا، آیگپ، بله و سروش دنبال کنید »»